
این روزها خیلی پرسیده می شود که تعداد طبیعی روابط زناشوئی در هفته کدام است؟ چه تعداد روابط زناشوئی در هفته کم محسوب می شود؟ چه تعداد روابط زناشوئی در هفته زیاد محسوب می شود؟ در ضمن عده ای سئوال می کنند که مثلاً در دهه چهارم زندگی چه تعداد روابط زناشوئی در هفته لازم است؟
به هیچ وجه برای تعداد روابط زناشوئی طبیعی برای یک سن خاصی عدد و رقم ذکر نشده است. رابطه زناشوئی مثل بیماری قند یا دیابت نیست که مثلا بگوئیم که اگر قند خون بالاتر از 100 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون باشد غیر طبیعی است. از آنطرف ما یک بیش فعالی جنسی داریم که مرضی تلقی می شود و آنرا نباید با میل جنسی زیاد اشتباه کرد. بیش فعالی جنسی عبارت از تمایل و احساس نیاز مرضی به برقراری رابطه جنسی می باشد، طوریکه این بیماران مثلا تا 20-15 بار رابطه جنسی در روز ارضاء جنسی پیدا نمی کنند. این حالت را که یک بیماری است نباید با میل جنسی زیاد اشتباه کرد. ممکن است یک مرد در روز 3 بار رابطه زناشوئی داشته باشد که با آن نیازهایش برطرف می شود ولی این حالت مرضی نیست. آمار دقیقی در مورد میزان شیوع این بیماری وجود ندارد. در یک بررسی میزان شیوع این بیماری را 3 درصد مردان گزارش کرده اند که اگر درست باشد رقم قابل ملاحظه ای است. روانشناسان و روانپرشکان این بیماری را یک "اختلال رفتاری" محسوب می کنند.
تعداد روابط زناشوئی بستگی به نیازهای طرفین دارد و ممکن است یک زوج 30 ساله با 2 بار رابطه در هفته نیازهایشان بر طرف شود و از طرف دیگر یک زوج 30 ساله دیگر با ماهی یک بار رابطۀ زناشوئی نیازهایشان بر طرف گردد. بر خلاف تصور عامه رابطه زناشوئی هیچگونه اثر سوء بر روی بدن ندارد. متاسفانه این باور اشتباه ما بین اکثر مردان هست که هر بار رابطه زناشوئی سبب مصرف هزاران کالری انرژی در بدن شده و سبب از بین رفتن مقادیر زیاد ویتامین و مواد معدنی از بدن می شود که باور کاملا نادرستی است. شصت درصد حجم منی ترشحات پروستات و حدود 40 درصد بقیه ترشحات کیسه منوی است که فاقد هر نوع ویتامین، کلسیم و غیره است. عده ای حتی پا را از این فراتر گذاشته و بر این باور هستند که نزدیکی سبب پوکی استخوان و کاهش دید می شود که به هیچ وجه صحت ندارد. گاها تعداد روابط زناشوئی و درخواست از طرفین به میزانی است که سبب ایجاد مشکل در زندگی روزمره می شود. در این موارد است که تعدد روابط زناشوئی مشکل ساز می شود، آنهم نه مشکلات جسمی بلکه مشکل در رابطه با همسر، کارهای روزمره و شاید هم اثرات سوء روانی.
اگر مرد دارای بیش فعالی جنسی باشد آن موقع مشکل ساز خواهد بود. بیش فعالی جنسی یک بیماری بسیار آزار دهنده برای خود فرد و فامیل وی و جامعه محسوب می شود و اگر بدرستی با آن برخورد و درمان نشود سبب مشکلات عدیده می گردد. در علم روانپزشکی آن یک بیماری بالقوه خطرناک محسوب می شود. یک مرد مبتلا به بیش فعالی جنسی ممکن است فقط وارد رابطه جنسی باشد که از نظر عرف طبیعی محسوب می شود و ممکن است وارد روابط و رفتارهای جنسی شود که غیر طبیعی محسوب می شوند.
برای اینکه خوانندگان محترم بتوانند میل جنسی زیاد را که حالت مرضی نیست با بیش فعالی جنسی که یک بیماری روانی خطرناک است، افتراق دهند خصوصیات بیماران مبتلا به بیش فعالی جنسی در زیر آورده می شوند.
مشخصات مردانیکه دارای بیش فعالی جنسی هستند عبارتند از:
- این بیماران دارای احساس فوریت جنسی هستند. با احساس نیاز جنسی باید بلافاصله آنرا برطرف کنند و احساس آنها قابل کنترل نیست.
- این بیماران اگرچه وارد رابطه جنسی متعدد می شوند ولی رضایت جنسی پیدا نمی کنند و ممکن است لذت جنسی هم نداشته باشند.
- نیاز جنسی مداوم و پایدار و کنترل نشده
- رفتار نامناسب در مواجهه با دیگران
- احساس نیاز اجباری به خودارضائی
- رفتار و صحبت هرزه گونه
- دوست داشتن به لاس زنی
- در آوردن لباس خود و یا دیگران
در مورد میل جنسی زیاد که مرضی هم نیست بنده با توجه به تجربه خود می خواهم دو نکته مهم را متذکر شوم. معمولا علاقه و یا نیاز جنسی زوجها کاملا با هم منطبق نیست ولی در مواردیکه این عدم تطابق اندک است، طرفین با تعدیل در میل جنسی به یک حالت تعادل می رسند و زن و شوهر بدون مشکل در کنار هم زندگی کرده و نیازهای جنسی همدیگر را برطرف می کنند. ولی مشکل زمانی ایجاد می شود که این عدم تطابق خیلی زیاد است. مثلاً مرد یا زنی تمایل به داشتن رابطه زناشوئی روزانه و یا 3-2 سه بار در روز را دارد ولی در مقابل شریک جنسی وی حتی تمایل به برقراری رابطه زناشوئی یک بار در ماه را هم ندارد. در این موارد مشکلات پیچیده شده و حتی کار به جدائی می کشد. بدین دلیل من بشدت توصیه می کنم که قبل از ازدواج طرفین از میزان نیازهای جنسی همدیگر یک برآورد دقیق داشته باشند.
نکته مهم دیگر منجر شدن میل جنسی زیاد به اختلال در کار روزانه و روزمره زندگی است. شاید با یک مثال این موضوع بیشتر روشن شود. اخیرا یک زوجی نزد بنده مراجعه کرده بودند که دارای رابطه زناشوئی کاملا طبیعی بوده و نیازهای آنها نیز تطابق خیلی زیاد با همدیگر داشت و یک زندگی مشترک ایده آل در کنار همدیگر داشتند، ولی خانم بشدت مضطرب و ناراحت بود. ایشان اظهار می داشت که من در برقراری رابطه زناشوئی هیچ مشکلی ندارم و میل جنسی من نیز به همان اندازه شوهرم است ولی کار به جائی رسیده است که می خواهم تقاضای طلاق دهم. علت را پرسیدم ایشان فرمودند که هفت سال است که ازدواج کرده اند و در این مدت تقریبا از هفت روز هفته حتما 5 روز آنرا شوهر وی او را جهت برقراری رابطه زناشوئی ساعت 3 یا چهار یا 5 صبح بیدار می کند. وی می افزاید که نه تنها این مورد بلکه خیلی وقتها که من بشدت خسته ام و مثلا از صبح تا بعد از ظهر خارج از منزل جهت انجام کارهای خانه و یا خرید بوده ام، بافاصله پس از رسیدن به منزل شوهر وی حتی اجازه 15 دقیقه استراحت را نیز به وی نمی دهد و درخواست فوری و فوتی رابطه زناشوئی دارد. اینگونه مسائل کم کم جمع می شوند و هم سبب تنفر فرد از رابطه زناشوئی می گردند و هم اینکه حتی ممکن است مثل زوج فوق فرد از فرط استیصال تقاضای جدا شدن از شریک زندگی را می کند.
کانال تلگرام بیماریهای ارولوژی:
https://telegram.me/urologicaldiseasedrsafarinejad
کانال تلگرام مخصوص باروری و ناباروری:
https://t.me/nabarvaridrsafarinejad
کانال تلگرام مخصوص سلامت جنسی:
https://t.me/salamatjensidrsafarinejad
کانال تلگرام مخصوص زگیل تناسلی:
https://t.me/zegiltanasolidrsafarineiad
کانال تلگرام مخصوص ترانسها:
https://t.me/Iraniantransgender
کانال کاربرد لیزر اربیوم یاگ
https://t.me/erbyaglaserdrsafarinejad
کانال بیماریهای آمیزشی
https://t.me/stddrsafarinejad